نشر ویژهنامه همایش سیستمهای برنامهریزی منابع سازمان همزمان با برگزاری این همایش در بهمنماه سال گذشته توسط انجمن انفورماتیک ایران و نشر ویژهنامه ماهنامه تکفا در تیرماه امسال (شماره سوم و چهارم، سال پنجم) اقداماتی مفید و مؤثر بودند که باید از همه برگزارکنندگان این همایش و تهیهکنندگان این دو مجموعه مقاله و گفتگو که به لحاظ کمیت و کیفیت قابل ملاحظه بودند، قدردانی نمود. امید است در زمینه سایر فناوریهای اطلاعاتی که کاربردهای آنها مورد نیاز جامعه است این گونه اقدامات سبب اتخاذ تصمیمات مفید و واجد صرفه اقتصادی در سازمانها گردد و در عین حال زمینهای برای تبادل دانش فنی بین کارشناسان این حرفه را فراهم آورد.
با نگاهی گذرا به مجموعه مطالب مطروحه در این همایش و دو مجموعه مقالات و گفتگوهای فوق، نکتهای جلب نظر میکند که موضوع این دیدگاه است و آن لزوم توجه به ضرورت بومیسازی راهحلهای فناوری اطلاعات در کشور ما و نوعی مواجهه واجد امکانسنجی با آنهاست. به شهادت پیشینه موجود در زمینه نوع برخورد با فناوریهای اطلاعاتی طی حدود نیم قرن بهکارگیری آنها به دوران نفی یا مقابله یا رد در برخوردهای اولیه و دوران ولع در پی نیاز به مصرف یا بیاعتبار شدن ادله نفی، میتوان اشاره نمود. در سالیان اخیر تفوق نیروهای کارشناسی جوان در ترکیب نیروی انسانی این بخش قسمتی از این ایراد را اصلاح کرده و خوشبختانه آشنایی کارشناسان با موضوعات روز این رشته و بهکارگیری آنها وجوه قابل دفاعی یافته است. در این میان نکتهای که در برخی از مقالات، مصاحبهها و یا نوشتههای این دو مجموعه و یا نظرات کارشناسی ارائه شده وجود دارد قابل بررسی و نقد است، گونهای نگاه به فناوریهای راه حل در حوزه فناوری اطلاعات است که به راهحلهای جدیدتر به عنوان راهحلهای جایگزین و برتر اشاره میکند و به شکل ضمنی مروج الگوی «آخرین فناوری، بهترین است» میباشد. این الگو از دو منظر قابل نقد است، یکی در حالت عمومی است که قابل تسری به همه فناوریهای اطلاعاتی و غیراطلاعاتی میتواند باشد که در عمل سازمانها را در چرخه مستمر نوسازی فناوری به جای بهبود سازمانی محبوس میکند و فرصتهای ناشی از استفاده از فناوری نو مناسب را با تهدید فناوری نو جایگزین اجباری فناوری عتیقه تبدیل مینماید. بدیهی است به جزء نگاه مبتنی بر امکانسنجی با ابعاد کافی، گزینش فناوری براساس الگوهایی نظیر «آخرین فناوری موجود»، فرصت بهرهوری از فناوری را به تهدید ناشی از ترجیح نو بر کهنه تبدیل می نماید. از سوی دیگر تصور اینکه فناوری «برنامهریزی منابع سازمانی» و راهحلهای ناشی از آن جایگزین سایر فناوریهای مشابهی نظیر سامانههای اطلاعاتی مدیریت، سامانههای خدمات اطلاعات مدیریت، الگوهای مدیریت منابع اطلاعات یا دانش است، عملاً با توجه به تجارب موجود این سامانه در ایران و جهان میتواند با توجه به لزوم وجود کارایی هر فناوری برای هر سازمان مرتبط با نیازهای فعلی آن راهحلی پرهزینه و زمانبر و کم ثمر را به سازمانها تحمیل کند.
به این بهانه به طرح مطلب ضرورت بومیسازی راهحل نو فناوری اطلاعات و بهکارگیری آنها بر اساس تحلیلهای راهبردی با مدلهایی نظیر SWOT که به نقاط قوت و ضعف و تهدیدها و فرصتهای ناشی از هر پدیده میپردازد، اشاره میکنیم و بر کارایی آن تأکید مینمائیم. زیرا برای هر مشکل سازمانی راهحلهای متفاوتی وجود دارد که در هر سازمان با توجه به شرایط ویژه آن زیرمجموعهای از این راهحلها قابل استفاده و واجد صرفه اقتصادی و ملاحظات فنی و اجرائی است. در بین این راهحلها مجموعه کوچکتری متعلق به فناوری اطلاعات است که در آن مجموعه براساس تناسبات سازمانی و فناورانه میتوان به انتخاب راهحلهای مناسب پرداخت. از منظر کارشناسی و جهت تسهیل انتقال دانش فناورانه، خبرگان و کارشناسان فناوری اطلاعات میتوانند راهحلهای جدید را براساس نیازهای جامعه مناسبسازی نموده و به عنوان راهحل در موارد مناسب تجویز کنند و سیر تحول یا تکامل فناوریها را (در صورت وجود صحت) نباید با ضرورت بهکارگیری آنها در همین سلسله مراتب در سازمانها یکسان شمرد.
1- legacy
|